لایُمکن أن تکونَ أکرمَ مِن إمرأة
وَ إن أعطَیتَها الأمانَ
کانت لکَ وطناً
*************************
نمی توانی بخشنده تر از یک زن باشی
و اگر امنیت را به او بدهی
او برای تو وطن می شود
"نزار قبّانی دوست داشتنی من ترجمه ی خودم"
* عنوان پست از نزار قبّانی
* این دو را هم بخوانید:
لا شیءَ یستحِقُّ القتالَ
سِوی وَطن وَ إمرأة
************************
هیچ چیز ارزش جنگیدن ندارد
مگر وطن و زن
"دیوارنوشته ی عربی ترجمه ی خودم"
/////////////////////////////////
یَجِب علی البَناتِ ألا یَرِثنَ صُمتَ الأمَّهاتِ
************
دختران نباید سکوت مادرانشان را به ارث ببرند
"دیوارنوشته ی عربی ترجمه ی خودم"
////////////////////////////////////
* هرگاه زنی از حقّ خود دفاع کند، در واقع از حقوق تمام زنان دفاع می کند، حتّی اگر خودش این موضوع را نداند و یا ادّعای آن را نداشته باشد/"مایا آنجلو"
* رفیق واقعا چرا اینقدر زنا مُهم اند؟
نامیرا: خُب معلومه چون آزادی از اونها شروع میشه
"نامیرا و رفیق سجّاد عبداللّهی"
* در عجیب ترین جای تاریخ ایستاده ایم کاش کسی ما را بنویسد/"گُلتن آکین"
* زن شعر است/فروغ است/ پروین است/ ناز کردنش / راه رفتنش/ خندیدنش/ حتّی اشکی که به دروغ می ریزد بی ادّعا شعر است/ وای که اگر عاشق هم باشد/"رضا صمدی"
* آیا زن تنها چیزی نیست که از بهشت برایمان باقی مانده؟/"آلبر کامو"
* این را ببینید هر وقت از نزار می نویسم یاد این کامنت مخاطب عزیزم می افتم:-)
* زین پس گاهی کامنت هایی که خیلی حالم را خوب می کند اینجا به نمایش می گذارم البته با حفظ هویّت شما.. خوشحالم که سهمی ناچیز در عاشقانه هایتان دارم...
* برای حسن ختام این پست این شعر زیبا را بخوانید:
قرأتُ خمسینَ کتاباً عنِ الحُبِّ
وَ کتبتُ مِئَتَی فَلسفة فیة
وَ حینَ رأیتُک
وَقعتُ فی حبِّک بخالص الاُمیَّةِ
***************************
پنجاه کتاب درباره ی عشق خواندم
دویست فلسفه در مورد آن نوشتم
و وقتی چشمم به تو افتاد
کاملا بی سواد عاشقت شدم
"ندی الصاوی ترجمه ی خودم"
* تنها اتّفاق خوب این روزها آمدن پاییز است....