"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"شبی با خود ترا درخلوت میخانه می‌خواهم/ لبت را بر لبان خویش چون پیمانه می‌خواهم"

عاشق شو

 و شعرهای ناتمام مرا

 تمام کن

*****************

صیری مغرمة

و  اکملی قصائدی

غیر الکاملة

"رضا کاظمی برگردان به عربی از خودم"



*عنوان پست از ابوالحسن ورزی

*  بیماری شگفتی در جهان هست و آن خواستن چیزی ست که نداری/ "آندره ژید"

* تنهایی را ترجیح بده به تن هایی که روحشان با دیگری ست/ تنهایی / تقدیر من نیست/ ترجیح من است/ "جبران خلیل جبران"

* بی نهایت نادرست است/ که آدم ها دوستانه از هم جدا می شوند/چون اگر دوست بودند از هم جدا نمی شدند/" مارسل پروست"

* می روی/ و به دیوانه های شهر/ یکی اضافه می شود/  "رضا یار احمدی"

* در چشم هایت/ جنگجویی مغول/ کمین کرده /جرأت نمی کنم دوستت نداشته باشم/ "جلیل صفربیگی"

* نکند پاییز تویی / که در چهار فصل دلم پادشاهی می کنی؟/ "زهرا طراوتی"

* تابستان را داغِ نیامدن کردی/ پاییز را سردِ نبودن نکن/ گناه دارد/ "افشین صالحی"

* دلم می خواست دو بار زندگی می کردم/ یک بار برای تو/ و یکبار برای تو/ "یغما گلرویی"

* دیگران را اگر از ما خبری نیست چه باک/ نازنینا تو چرا بی خبر از ما شده ای؟/" شهریار"

* از اینکه زنی  با تو دیوانه وار  بحث می کند خوشحال باش/ دنیای زن ها کاملا متفاوت و مرموز است/ زن اگر سکوت کرد/ بدان/ سکوتش نشانه ی پایان توست/ "هوشنگ ابتهاج"

* شازده کوچولو پرسید : غم انگیزتر از اینکه بیای و کسی خوشحال نشه چیه؟ روباه گفت: بری و کسی متوجه نشه/ "دوسنت اگزوپری"

* کس بی کسی نمانَد/ می دان تو این قَدَر/ گر با یکی نسازی/ آید یکی دِگر/ "مولانا"

* تو بیش کنی کم را/ از دل ببری غم را/" مولانا"

* ...