هیچ مزه ای دلچسب نخواهد بود
من
تمام حس چشایی ام را روی لبانت جاگذاشته ام
*****************
لن یعد هناک طعم لذیذ بعد الآن
لأننی
نسیتُ حاسّة تذوّقی باکملها علی شفاهک
"صالح اسماعیل زاده برگردان به عربی از خودم"
* عنوان پست از سمانه سوادی
* نام من عشق است آیا میشناسیدم؟/ زخمیام -زخمی سراپا- میشناسیدم؟/ با شما طیکردهام راه درازی را/ خسته هستم -خسته- آیا میشناسیدم؟/ راه ششصدسالهای از دفتر حافظ/ تا غزلهای شما ها، میشناسیدم؟/ این زمانم گرچه ابر تیره پوشیدهاست/ من همان خورشیدم اما، میشناسیدم؟/ پای رهوارش شکسته سنگلاخ دهر/ اینک این افتاده از پا، میشناسیدم؟/ میشناسد چشمهایم چهرههاتان را/ همچنانی که شماها میشناسیدم؟/ اینچنین بیگانه از من رو مگردانید/ در مبندیدم به حاشا، میشناسیدم؟/ من همان دریایتان ای رهروان عشق/ رودهای رو به دریا! میشناسیدم؟/ اصل من بودم، بهانه بود و فرعی بود/ عشق قِیس و حُسن لیلا میشناسیدم؟/ در کف فرهاد تیشه من نهادم، من!/ من بریدم بیستون را میشناسیدم؟/ مسخ کرده چهرهام را گرچه این ایام/ با همین دیوار حتی میشناسیدم؟/ من همانم مهربان سالهای دور/ رفتهام از یادتان؟ یا میشناسیدم؟ "حسین منزوی"
* بی عشق از دنیای آدم ها چه می ماند؟/ تو فکر کن درس ریاضی بی عدد باشد!/"اصغر عظیمی"
* مراقب من باش/ از من فقط تو مانده ای/ "افشین صالحی"
* دوستت دارم و این حادثه ی کمی نیست/ تمام مرا بر باد داده است/ "ابراهیم نوش آذر "
* بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم/ بیا دوباره در این باره ، اشتباه کنیم/ من و توایم که تنها گناهمان عشق است/ عجب گناه قشنگی ، بیا گناه کنیم/ تمام دفترمان را غزل غزل با عشق/ کنار نامه ی اعمالمان سیاه کنیم/ من و تویی که چنان مثل شیشه شفافیم/ که روشن است ، اگر توی سینه آه کنیم/ عزیز من ! به زمین و زمانه مدیونیم/ اگر که لحظه ای از عمر را تباه کنیم/ بیار سفره لبخند و بوسه ات را تا/ بساط یک غزل تازه روبه راه کنیم/ برای رویش یک شعر عاشقانه محض/ بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم .../" امید تقوی "
* می دانم اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم دنیا تمام تلاشش را می کند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم/ "فئودور داستایوفسکی"
* گر چه او هرگز نمی گیرد ز حال ما خبر/ درد او هر شب خبر گیرد ز سر تا پای ما/ "صائب تبریزی"
* گفتی هرچه خواستم به تو بگویم/ تو را می خواهم/" افشین صالحی"
* بودن یا نبودن/ مسأله همین بودن من و نبودن توست/" کامران رسول زاده"
* باران تو هم مثل تمام شهر نامردی/ هر لحظه سرگرم توام اما چرا سردی؟/" امیرحسین آقاطاهر"
* پاییز همیشه خیلی تصادفی/ از انتهای کوچه/ سمت چپ خیابان اول نه/ خیابان دوم/ اولین چهار راه می آید دقیقا از همان جایی که تو رفتی/ "محمد صادق یار حمیدی"
* از من کارهای سخت بخواه/ مثلا هوس توت فرنگی کن در چله ی زمستان/ برایم بهانه ای در قله ی قاف بتراش/ یا من را به جنگ اژدها بفرست/ اما هرگز مخواه که دوستت نداشته باشم/" محسن حسین خانی"
* ندارد...
بازم رفتی؟
سلام. وااای چقدر جابه جا می شوی شما؟
سلام نازلی جون
خیلی خوشحالم ک باز شروع به کار کردی..
نازلی؟؟؟؟؟؟
چقدر انتخاب های زیبایی!
درود بر خانم متولی عزیز، خیلی ممنون که اینجا رو به روز میکنید. واقعا،(همانطور که محسن چاوشی خونده) بی عشق از دنیا چی میمونه؟
سلام
درود ها
سپاس که روشن مان کردید در این محض ِ تاریکی .
بهروز باشید.
سلامت باشید
و خداوند
عشق و انتظار را با هم آفرید
این را من خوب می دانم
منی که از انتظار تو
به عشق رسیدم
علیرضا اسفندیاری
سلام خانم متولی عزیز
هیچ چیز نمی توانست مرا انقدر خوشحال کند که به روز شدن وبلاگ شما کرد از اینکه دوباره در میان دوستان هستید و ما شعر های ناب و زیبا می خوانیم خدا را شکر می کنم انشاالله که همیشه تندرست و سلامت باشید
با مهر
احمد
سلام جناب زیادلو امیدوارم خوب باشید. خیلی ممنونم از لطف شما دوست مهربانم.