"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"ما از برای خویش به دنیا نیامدیم/ زاییده گشته ایم که غم عاشقی کند"

الحُبُّ سلاحٌ فی یَدِ الّذینَ نُحِبُّهُم

یُعطیهِمِ القُدرةَ

عَلی أن یَجرحونا وَ یخذلونا

*********

عشق اسلحه ای است در دست کسانی که دوستشان داریم

به آنها قدرت می دهد 

که زخمیمان کنند و تنهایمان بگذارند

"غاده السمان ترجمه ی خودم"


* عنوان پست از نگار قریشی

* لازمه ی عاشقی ست رفتن و دیدن ز دور/" وحشی بافقی"

* نپرس که دوستم داری؟ که داشتم و هنوز هم/" نزار قبانی"

* چیزهای زیادی بوده و هست که دوست داشتم لذت به دست آوردنشان را تجربه کنم. مثلا همیشه دلم می خواست صاحب بالن بزرگی باشم بعد در حالی که آذوقه ی یک سفر طولانی را جمع کرده ام دور دنیا را آنقدر بگردم تا هیچ جایی برای دیدن باقی نماند. دوست داشتم اولین زنی باشم که پایش را روی کره ی ماه می گذارد و از آن بالا زمین را مثل نقطه ای کوچک می بیند. دوست داشتم نویسنده ی بزرگی باشم که برای خرید کتاب هایش صف می بندند.دوست داشتم مزرعه ی آفتابگردان داشتم و صبح ها خودم شیر گاوهایم را می دوشیدم.دوست داشتم رئیس جمهور باشم ...وزیر ...پزشک... وکیل ...اما از میان تمام اینها ... تنها زنی هستم که به دوست داشتن تو اکتفاء کرده است.

* تو منکری ولی به من مهربانی ات/ می بارد از ادای نگاه نهانی ات/"وحشی بافقی"

* اگر دیداری هم نباشد/ حتی اگر لمسی هم نباشد/ بی دلیل برای بعضی ها / همیشه جایی در دل هایمان هست/ "جمال ثریا"

* نه در نگاه اول/ بلکه عشق/ در آخرین نگاه است/ زمانی که می خواهد از تو جدا شود/ آنگونه که به تو می نگرد/ به همان اندازه دوستت داشته است./ "ناظم حکمت"

* محمود فروتن: می بینید؟/ پیر شده ام/ سنی از من نگذشته/ زنی از من گذشته...

* خواستم فرض کنم دوستم داری/ باورم شد/"پویا جمشیدی"

* لب ها/ لب ها/ انگشت ها/ پلک ها/ انسان / آسیب پذیرترین اندام ها را برای بیان عشق انتخاب می کند/"رضا ثروتی"

* کارم تمام است/ مثل نقشه ی لو رفته ی یک گنج / دوستش دارم و می داند/" رضا یار احمدی"

* کیف اهرب منه؟/ انه قدری/ هل یمکن النهر تغییرا لمجراه؟/چگونه از او بگریزم؟/ او سرنوشت من است/مگر رود می تواند مسیرش را تغییر دهد؟/" نزار قبانی"

* و من اینجا را بیشتر از آنچه فکر می کردم دوست دارم...